︻╦̵̵͇̿̿̿̿ اهل دلاي ايراني╤─── اميدوارم از پستها و موضوعات لذت ببريد...دوستان تو نظر سنجياهم شركت كنيد لطفا ممنون ميشم
| ||
[ سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:تك بيتي,دوبيتي,ناب,مفهومي,پرمعنا,پرمحتوا,اشعار, ] [ 22:41 ] [ ۩۞۩ஜپيمانஜ۩۞۩ ]
فاتحه ای چو آمدی بر سر خسته ای بخوان
لب بگشا که می دهد لعل لبت به مرده جان
هركس بد ما به خلق گویید ما چهره از او نمی خراشیم
ما خوبی او به خلق گوییم تا هر دو دوروغ گفته باشیم
دود اگر بالا نشیند كسر شان شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است
گر ببینی ناكسان بالا نشینند عیب نیست
روی در یا كف نشیند قعر دریا گوهر است
منم عاشق مرا غم سازگار است
تو معشوقی تو را با غم چه كار است
گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست
رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی
عجب از لطف تو ای گل که نشستی با خار
ظاهرا مصلحت وقت در آن میبینی
زندگی آب روانی است ، روان میگذرد
هرچه تقدیر من و توست ، همان میگذرد
بشوي اي خردمند از آن دوست دست
كه با دشمنانت بو د هم نشست
نتوان برد از او بصيقل زنگ
باسيه دل چه سودگفتن وعظ
نرود ميخ آهنين در سنگ
این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت
شیشه ی دل را شکستن احتیاجش سنگ نیست
گر خواهی که دنیا در کف اقبال تو باشد
عطش دوست اگر در دل ما خانه نداشت
عمر بی حاصل ما این همه افسانه نداشت
فاتحه ای چو آمدی بر سر خسته ای بخوان
نیست امید كه همواره نفس برگردد
دلا غافل ز سبحانی چه حاصل
مطیع نفس و شیطانی چه حاصل
بود قدر تو افزون از ملائک
تو قدر خود نمی دانی چه حاصل
بردن حسد از حال کسان طور خرد نیست
زنهار که از طور خرد دور نباشی
از خلق طمع همچو حسد مایه رنج است
بگسل طمع ا ز خلق که رنجور نباشی
افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب زمینی كه بلند است
یا چنان نمای كه هستی
دلا یاران سه قسمند گر بدانی
زبانیند و نانیند و جانی
به نانی نان بده از در برانش
مدارا کن به یاران زبانی
ولیکن یار جانی را بدست آر
براهش جان بده تا میتوانی
کنم هرشب دعا مهرت رود ازقلب من بیرون
ولی آهسته میگویم : خدایا بی اثر باشد
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
پر کن قدح باده که معلوم نیست
کاین دم که فرو برم بر آرم یا نه
هركس بد ما به خلق گویید ما چهره از او نمی خراشیم
ما خوبی او به خلق گوییم تا هر دو دوروغ گفته باشیم
محبت ره به دل دادن صفای سینه میخواهد
به یاد دیگران بودن د ل بی کینه میخواهد
پیشانی ار ز داغ گناهی سیه شود
بهتر ز داغ مهر نماز از سر ریا
نام خدا نبردن از آن به كه زیر لب
بهر فریب خلق بگویی خد ا خدا.
حافظ خام طمع شرمی از این قصه بدار
عملت چیست؟ که فردوس برین می خواهی
پیوند روزگار بسته به مویی ست هش دار
غمخوار خویش باش غم روزگار چیست
نظرات شما عزیزان:
به آنهایی که دوستشان دارید ،
بی بهانه بگویید : دوستت دارم ... بگویید در این دنیای شلوغ ، سنجاقشان کرده اید به دلتان ... بگویید گاهی فرصت با هم بودنمان ، کوتاه تر از عمر شکوفه هاست ... به آنها بگويد حتي اگر نشنوند!!!!!
شما با افتخار لینکی
![]() ![]() پاسخ:به روي چشم شمام لينك شديد |
| |
[ طراحی : lord2014 ] [ Weblog Themes By : pichak ] |